نتایج جستجو برای عبارت :

مردی به نام اُوه

  سونیا خنده رو بود و بدون توجه به اینکه سرنوشت چه چیزی جلوی پایش می گذاشت همیشه نکات مثبت را می دید و اُوه ... خب ... اُوه بود.
دیگران این حرف را رُک و راست به سونیا می زدند! ظاهراً اخلاق اُوه از اول دبستان مثل پیرمردهای کله خر بوده و سونیا می توانسته شوهری بهتر پیدا کند.
ولی اُوه از نظر سونیا آدمی خسیس و ناجور و بدخلق نبود.
سر اولین شام او را از لای گل های صورتی که برایش خریده بود تماشا می کرد،در کت تنگ قهوه ای پدرش که روی شانه های محزونش کِش می آمد
معرفی توسط وبلاگ... این روزها
 
 
خوبیِ دوستِ کتاب باز داشتن به  معرفی همین رمان های ناب و بامزه است. "مردی به نام اُوه" که شاید موقع خرید کتاب نوشته ی تبلیغی پشت آن از خرید منصرفتان کند*، رمانی جنجالی و چالش برانگیز از زندگی پیرمرد 59 ساله ای خرافاتی است که زنش را از دست داده و دائم در تلاش است تا بلایی سر خود بیاورد تا به دیدار زنش برود.
حوادث این کتاب از زمان آشنایی اُوه با همسایه ی ایرانی جدیدش "پروانه" به زیبایی خود نزدیک می شوند. جذابیت دیگر ا
راجع به اُوه کلمات زیادی توی ذهنم چرخ میزنه. اُوه پیرمرد 59 ساله ای که قصه زندگیش غمناک تر از چیزیه که شخصیت خشکش نشون میده. داستان، همراه با جزئیات و توصیفات فراوون پیش میره. و من عاشق توصیف های جزئی ام. اما از یجایی به بعد، دیگه حوصله ام برای خوندن این توصیفات یاری نمی کرد. نه اینکه بخوام از قلم بکمن ایراد بگیرم، اما در برابر کتاب های دیگه اش، ریتم مردی به نام اُوه، خیلی کند بود و باعث میشد کشش لازم رو برای پیوسته خوندنش، ازت سلب کنه. بکمن، زیر
لغت های مازنی
 
7248
 
به قلم دامنه. به نام خدا.«آچی» و «اوتوس». «لغت های 230 و 231» ابتدا لغت اُوه‌توس.
 
۱. اُوه‌توس، واژه‌ای دوقلوست؛ مرکّب از «اُوه» به معنی آب. و توس به معنی واره و مانند. پس، اوه‌توس یعنی آب‌واره، یا آبدار. و در اصطلاح عامیانه و کنایی یعنی سنگین و ثقیل.
 
۲. وقتی جاجیم و گلیم و لَمِه و کوب و پوست‌تخت، آب می‌خورد و در دَره‌دِله شسته و آب‌کشی می‌شد، اوتوس می‌شد؛ که شش‌نفْری هم وِرِه حریف نَینه، دار هاکانن تا آفتاب بَخارهُ و آ
به چه می‌اندیشی!
نگرانی بیجاست...
عشق اینجا
و‎ ‎خدا هم اینجاست،
لحظه‌ها را دریاب
زندگی در فردا
نه، همین امروز است!
 
+++++++++++++++++++++++++++++++
اس ام اس های عاشقانه و زیبا
 
یك زن
برای زیبا ماندن
به دوستت دارم های
مردی نیاز دارد
كه هرروز آرام
در گوشش زمزمه كند
 
+++++++++++++++++++++++++++++++
اس ام اس های عاشقانه کوتاه
 
وقتی انسان‌ها همدیگر را دوست داشته باشند، همدیگر را می‌بخشند. اما وقتی دائما مجبور به این کار شوند، از دوست داشتن دست برمی‌دارند...!
 
++++++++++++++++++++
معلمی از جنس آینده گفت که یکی از کتاب‌هایی که وقتش را تلف کرده، کتاب مردی در تبعید ابدی است. یکی از رفقا در خصوصی طوری کامنت داده بود که انگار داشته با مشت روی کیبورد می‌زده و بعد از شدت عصبانیت سرش را به میز کامپیوتر و میز را به دیوار و با کیبورد توی سرش کوفته طوری که دکمه‌های کیبوردش کف اتاقش می‌ریخته و به در و دیوار اصابت می‌کرده و بعد خودش را از پنجره پایین انداخته و آمده ادامه کامنتش را با دستان خونی تایپ کرده(احتمالا کییورد زاپاس داشت
رِ بَیتِه
 
7159
به قلم دامنه: به‌ نام خدا. لغت 222. رِ بَیتِه. در داراب‌کلا به چیزی که یکباره جاری شود، می گویند: رِ بَیتِه. «رِ» یعنی روان، جاری، راه افتادن و ریختن. و «بَیتِه» یعنی گرفت. شد. مثلاً وقتی بگویند عسل رِ بَیتِه. یعنی عسل ریخت. عسل داره می ریزه. یا اگر آب رودخانه بعد از مدتها خشکی، یکباره جاری شود می گویند: اُوه رِ بَیتِه. یعنی اوه راه دَکته. یعنی آب، روان و جاری شد. مثل عکس زیر که آب زاینده رود اصفهان در 6 بهمن 1397 یکباره جاری شد و موجب شاد
رِ بَیتِه
 
7165
به قلم دامنه: به‌ نام خدا. لغت 222. رِ بَیتِه. در داراب‌کلا به چیزی که یکباره جاری شود، می گویند: رِ بَیتِه. «رِ» یعنی روان، جاری، راه افتادن و ریختن. و «بَیتِه» یعنی گرفت. شد. مثلاً وقتی بگویند عسل رِ بَیتِه. یعنی عسل ریخت. عسل داره می ریزه. یا اگر آب رودخانه بعد از مدتها خشکی، یکباره جاری شود می گویند: اُوه رِ بَیتِه. یعنی اوه راه دَکته. یعنی آب، روان و جاری شد. مثل عکس زیر که آب زاینده رود اصفهان در 6 بهمن 1397 یکباره جاری شد و موجب شاد
 واویلا... خودش بود؛ قتلگاه من! قلبم سر جاش بالا و پایین می پرید. بعد،
یهو تپشش رو توی زانوی پای چپم و بعد توی پاشنه پای راستم حس کردم. اون قدر
موضوع مهم برای فکر کردن داشتم که این یکی خیلی هم مهم نباشه.وارد
اتاق استادان شدیم. خانوم فراندون معرفی فرمودن: «این هروه است، استاد
راهنمات. پاتریک و هانری هم از استادای ما هستن. این هم لورانس منشی دوم
لابراتوره.» و با هیجان خاص و لبخند چشمش رو دوخت به د َستای جماعت!هروه،
پاتریک، هانری و خانوم منشی
سه روزه که حال جسمیم خوب نیست،از یه طرف فشار امتحانا و استرس(که خودم میگم استرس ندارم ولی بچه‌ها میگن داری)از یه طرفم این حجم بزرگ فشار روحی سه ماه دوری از خونه(که بازم فکر نمیکنم دردم بخاطر دوری از خونه و خانواده باشه،اونم بعد سه سال دانشجویی)...بقدری حالم خراب بود که دوستام داشتن با کتک میبردنم بیمارستان،ولی خب نرفتم...آخه نه فشارم پایین بود نه چیز خاصی...آدم واسه دلتنگی که نمیره دکتر...
حالا دلتنگ چی؟خودمم نمیدونم والا!گفتم اینا رو بنویسم شا
 
و
 
 
.سال تحصیلی 65-66. دانش‌آموزان داراب‌کلا. ارسالی عیسی آهنگر
 
 
و
 
 
و
 
 
و
 
 
و
 
 
و
 
 
و
 
 
و
 
 
مدرسه‌ی فکرت. ۲۲ فروردین ۱۳۹۸.
 
 
و
 
 
و
 
 
و
 
 
بارش رگبار باران. قم. ۲۳ فروردین ۱۳۹۸. عکاس: عارف
 
 
آبشار استهبان. ارسالی دکتر عارف‌زاده. ۲۳ فروردین ۱۳۹۸.
 
 
رضوان رمضانی
 
 
سید ایمان هاشمی دارابی
 
 
علی ‌‌‌‌‌‌‌اکبر طالبی دارابی
 
 
روز عروسی جناب ایمان شیردل. ۱۴ فروردین ۱۳۹۸.
 
 
و
 
 
و
 
 
و
 
 
مردم داراب‌کلا. دهه‌ی پنجاه. ساخت پ
    
      دخترکی راه راه قسمت اول . 

ادما تو زندگی در برخورد با دیگران رفتار و اخلاقهای متفاوتی از خودشون نشون می دن و به نوعی با محیط اطراف و اتفاقات پیرامونشون ارتباط بر قرار می كنن در واقعه هر كس اخلاق خاص خودشو داره
مثلا بعضیا می تونن خیلی خشك و جدی باشن مثل بابای خدابیامرزم انقدر خشك و جدی كه اگه یه شب با كمربند به جون مادربد بختم نمی یوفتاد شام از گلوش پایین نمی رفت
و یا خیلی شوخ طبع و بذله گو.............. مثل اقای كیهانی دربون شركت
حرافترین

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها