نتایج جستجو برای عبارت :

دعبل و زلفا

ثقیف قرابه های شراب را از سرداب آورد و گوشه حیاط، کنار چاه فاضلاب گذاشت. دعبل کتاب را کنار گذاشت. از روی دیواره ی حوض برخاست و رفت درِ چاه را برداشت. پارچه های گِل اندود سر قرابه ها را کند و یکی یکی شرابشان را سرازیر چاه کرد. «چیزی را که خدا حرام کرده، به درد همین چاه می خورد.» ثقیف پرسید: «چرا می خواهی دیگر نمی خوری؟» «دیشب به دیدن زلفا رفتم. وقتی گفت از این کارم دلگیر است، خجالت کشیدم. بعد فهمیدم که از خدا و حجت او باید بیشتر خجالت بکشم.»
+ دعبل و
خواستم از علی اندکی شیر طلب کنم
ولی 
قلبی که از ایمان لبریز شود
بِه است
از زبانی ک با شیر تَر شود
بگذار حلقم مانند حسین خشک باشد
اما
ایمانم مثل زنی باشد
ک به ظاهر دنیایش را از دست داد
ولی گفت جز زیبایی چیزی ندیدم
پینوشت:
+کتاب« دعبل و زلفا» که روایت داستان زندگی دعبل شاعر اهل بیت و ماجراهای عاشقانه اش به تازگی تموم کردم 
ارزش حداقل یه بار خوندن رو داره:)
+بنده ی من سوگند به حق خودم دوستت دارم
پس به حق من بر تو تنها مرا دوست بدار «حدیث قدسی»
+دارم ف
هارون گفت: «این حرف های مدرسه ای را بگذار. اگر خواسته ای داری می شنوم.» 
دعبل تأملی کرد و گفت: «بالاترین خواسته ام این است که موسی کاظم از بند رها شود و نزد خانواده اش بازگردد.» 
هارون جامش را به لب برد و شراب را مزه مزه کرد. «خدا می داند که من هم او را دوست دارم. دوست داشتن اهل بیت، فرض است. افسوس که مولایت سر سازگاری با ما را ندارد. دوست داشتم بزم امشب مان به افتخار او برپا شده بود و اینک کنارمان نشسته بود! وقتی ما را غاصب حق خودش می داند، با او بای
معرفی آزاد...خانم زهرا پورسعید
1
کتاب دعبل و زلفا اثر نویسنده ی توانمند، آقای مظفر سالاری می باشد.
داستان حول محور عاشقانه های شاعری با نام "دعبل خزاعی" در دوران امام رضا (علیه السلام) می چرخد؛ عاشقانه هایی همراه با شرم و حیا و انتظار و بلا.
در لابه لای این داستانِ عاشقانه به اوضاع تاریخی آن زمان و ظلم و جور حاکمان هم پرداخته می شود.
سختی های راه وصال عاشق و معشوق به زیبایی به تصویر کشیده شده و ادبیات نویسنده کشش خوبی دارد.
 اگر کتاب "رویای نیمه ش
چند روز پیش یک کتابی به اسم دعبل و زلفا را میخواندم.دعبل خزاعی که شاعر اهل بیت بود و در عصر امام موسی بن جعفر علیه السلام 
و امام رضا علیه السلام زندگی میکرد.یک روز با فردی به نام فضل از کوچه ای میگذشتند که فضل رو به دعبل کرد و گفت:
خانه بشر بن حارث است.از اشراف زادگان که اندیشه ای جز خوشگذرانی و قمار نداشت.یک روز که با موسی بن جعفر رهگذر کوچه بودیم.امام از کنیز حارث پرسید صاحب این خانه عبد است یا آزاد؟ کنیز گفت: معلوم است که آزاد.
امام گفت اگر عبد
«راستش یکی را دارم که به نظرم بعید است او را خوب بشناسی. قدرت و نفوذ فوق العاده ای دارد. همه ی بغداد برای او عددی نیست.» 
لبخند به لبان بازرگان نشست. «من خیلی از کله گنده ها و سرشناس ها را می شناسم. نامش چیست؟ بگو تا بگویم.» 
دعبل از نزدیک به طبیب چشم دوخت. «نام مبارکش، رب العالمین است. واقعاً او را می شناسی که ثروت را تنها در درهم و دینار می بینی؟ من در سال های سمنگان سعی کردم به مردم ستم نکنم و خدایم را از دست ندهم. ضرر کرده ام؟»
+ دعبل و زلفا - مظفر
«راستش یکی را دارم که به نظرم بعید است او را خوب بشناسی. قدرت و نفوذ فوق العاده ای دارد. همه ی بغداد برای او عددی نیست.» 
لبخند به لبان بازرگان نشست. «من خیلی از کله گنده ها و سرشناس ها را می شناسم. نامش چیست؟ بگو تا بگویم.» 
دعبل از نزدیک به طبیب چشم دوخت. «نام مبارکش، رب العالمین است. واقعاً او را می شناسی که ثروت را تنها در درهم و دینار می بینی؟ من در سال های سمنگان سعی کردم به مردم ستم نکنم و خدایم را از دست ندهم. ضرر کرده ام؟»
+ دعبل و زلفا - مظفر
پی دی اف کتاب «شرح و ترجمه قصیده تائیه دعبل خزاعی» تالیف علامه محمد باقر مجلسی قدس الله روحه الشریف
قصیده تائیه دعبل بن علی خزاعی رضوان الله علیه، معروف به مدارس آیات، بلندترین شعر دعبل خزاعی شاعر شیعی قرن دوم و سوم در ستایش اهل بیت علیهم السلام و بیان فضائل، خلافت، ولایت و مصائب ایشان سروده است. او این شعر را در محضر امام رضا علیه السلام خواند و امام رضا علیه السلام از شعر او تمجید کردند و به او پاداش دادند.
لینک دانلود
معرفی توسط وبلاگ... این روزها
حیف بود هیئتمان از معرفی کتاب های رضوی خالی باشد. این روزها، که شرق ایران بوی گل و گلاب پیچیده و نقاره خانه ها، دم عیسایی سر می دهند از ولادت امام رئوفمان، این هفت کتاب، هدیه ای باشد برای همه دوست داران حضرت نور و مهربانی.

اقیانوس مشرق
اسمش در لیست کتاب سال رضوی دیده می شود. رمانی ست از زندگی «عمران بن داوود».
ماجرا از این قرار است که عمران در حال پیدا کردن آب حیات بوده که در بیابان های خراسان گم می شود و مرد ناشناسی
دعبل میگوید: خدمت امام رضا (علیه السلام) رفتم. حضرت به من هدیه ای دادند، گرفتم و تشکر کردم.امام (علیه السلام) فرمودند: «چرا شکر خدا نکردی؟!»
شرمنده شدم و نزد امام جواد (علیه السلام) رفتم. ایشان هم هدیه ای به من دادند. گرفتم و گفتم: «الحمدلله!» امام جواد (علیه السلام) فرمودند: «حالا مؤدب شدی!» *
 
 
دعبل خزاعی، شاعر نامدار اهل بیت(ع) است که در زمان امام موسی کاظم و امام رضا (ع) می زیسته.
کتاب تحسین برانگیز "دعبل و زلفا" اثر مظفر سالاری، به روایت بخشی از
دعبل میگوید: خدمت امام رضا (علیه السلام) رفتم. حضرت به من هدیه ای دادند، گرفتم و تشکر کردم.امام (علیه السلام) فرمودند: «چرا شکر خدا نکردی؟!»
شرمنده شدم و نزد امام جواد (علیه السلام) رفتم. ایشان هم هدیه ای به من دادند. گرفتم و گفتم: «الحمدلله!» امام جواد (علیه السلام) فرمودند: «حالا مؤدب شدی!» *
 
 
دعبل خزاعی، شاعر نامدار اهل بیت(ع) است که در زمان امام موسی کاظم و امام رضا (علیهم السلام) می زیسته.
کتاب تحسین برانگیز "دعبل و زلفا" اثر مظفر سالاری، به رو
ابراهیم گفت: «امشب شب تو بود! سروده هایت با آواز موصلی، اشک مان را درآورد. کاری استادانه بود! چرا باید اولین بار باشد که تو را می بینم! چرا خودت را مانند گنج، مخفی نگه داشته ای!» 
«مدتی را در ایالت طخارستان بودم.» 
هارون گفت: «عیبی در تو نمی بینم جز آنکه از رافضیانی! کاش به مسلک عامه درمی آمدی! چنین کن تا مقرری خوبی بگیری و از ملازمانم باشی.» 
«من نیز تنها حُسنم را در این می بینم که به سفارش قرآن و پیامبر گرامی، عمل می کنم و از دوست داران اهل بیتم.»
«قریش به بنی هاشم حسادت می کردند و از پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» که از بنی هاشم بود، بیزار بودند. همان ها با نقشه ای حساب شده نگذاشتند حکومت به علی «علیه السلام» برسد که هم از بنی هاشم بود و هم بزرگان آن ها را در جنگ ها کشته بود. علی «علیه السلام» فرمود: «قریش همان کینه و دشمنی را که با پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» داشتند به من نشان دادند و به فرزندانم نیز نشان خواهند داد.» مخالفان به ما می گویند: «پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» ج
#حدیث_مهدوی 
امام رضا(ع)
«دعبل خزاعی، هنگامی که به خدمت امام رضا علیه‌السلام رسید و قصیده ی معروفش: «مدارس آیات خلت من تلاوة» را خواند، تا به این بیت رسید:خروج امام لا محالة خارج  یقوم علی اسم الله و البرکات یمیز فینا کل حق و باطل  و یجزی علی النعماء و النقمات - ظهور امامی که به ناگزیر خروج خواهد کرد، به نام خدا قیام می کند و برکت‌های حق تعالی را به همراه می آورد.- در میان ما حق را از باطل جدا می سازد. و در برابر نیکی ها و زشتی ها پاداش و کیفر دهد.
-   خوش به حالت که چنین سبکبال سفر می کنی! بارت مختصر است و
مفید. اگر دزدان حمله می کردند، تک شترت را برمی داشتی و از معرکه می گریختی. من
با صد شتر جنس، مانند فعله ای هستم که کاه گل لگد می کند. تا به خودم بجنبم، هستی
ام را تاراج کرده اند. جان خودم را از معرکه بیرون ببرم، شانس آورده ام.
دعبل شمشیری را که زیر بار پنهان کرده بود، نشان داد.
-   اگر دزدان حمله می کردند، من یکی تا پای جان می ایستادم و
می جنگیدم. در مرام ما، تنها به فکر جان و مال خود بودن، دو
در سالیانی نه چندان دور(منظورم همین امسال تقریبا سه ماه پیشه) به طرز عجیبی کتاب میخوندم ، عجیب به این صورت که رمان فرمانروای مه رو با 665 صفحه در یک روز خوندم اون هم با توهماتی که به همراه داشت ...
و یا مثلا کتابهای رنج مقدس ، ادواردو و وقتی دلی رو با هم خوندم یعنی هر سه کتاب هم زمان روی میزم باز بود 
و حالا مدتی است که دچار تنبلی در مطالعه و یادگیری واژه های جدید شدم ...
خب الان تصمیم گرفتم دوباره شروع کنم کتابهای زیادی خریدم که باید بخوانمشان ولی
#حدیث_مهدوی 
امام رضا(ع)
 
«دعبل خزاعی، هنگامی که به خدمت امام رضا علیه‌السلام رسید و قصیده ی معروفش: «مدارس آیات خلت من تلاوة» را خواند، تا به این بیت رسید:خروج امام لا محالة خارج  یقوم علی اسم الله و البرکات یمیز فینا کل حق و باطل  و یجزی علی النعماء و النقمات - ظهور امامی که به ناگزیر
ادامه مطلب
«اسفار کاتبان» اثر ابوتراب خسروی.
ابوتراب خسروی در این کتاب سه داستان متفاوت رو به طور موازی پیش می‌بره. داستان سعیدِ مسلمان که پروژه‌ی درسی مشترکی با اقلیمای یهودی داره؛ داستان شدرک یهود و زلفا جیمز که سال ها بعد به دنبال نیمه‌ی گمشده‌ی جسد شدرک میگرده؛ داستان احمد بشیری و شیخ یحیی کندری و شاه منصور که آخرین پادشاه سلسله‌ی خودش بوده.
توی این کتاب، نویسنده با مهارت فوق‌العاده‌ای سه داستان با سه سبک متفاوت رو به نگارش دراورده. داستانی ب
امام مهدی عجل الله فرجه در کلام امام رضا علیه السلام
شیخ صدوق رضوان الله علیه روایت کرده است:
۳۵- حدثنا أحمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی رضی الله عنه قال: حدثنا علی بن إبراهیم بن هاشم عن أبیه عن عبد السلام بن صالح الهروی قال سمعت دعبل بن علی الخزاعی یقول لما أنشدت مولای الرضا علیه السلام قصیدتی التی أولها: مدارس آیات خلت من تلاوة * ومنزل وحی مقفر العرصات فلما انتهیت إلى قولی: خروج إمام لا محالة خارج * یقوم على اسم الله والبركات یمیز فینا كل حق وبا
جو عشق میں حیدر کے گرفتار ملے گا
اللہ و محمد کا وفا دار ملے گا
جو عزمِ ولایت کا علم دار ملے گا
باطل سے وہی بر سرِ پیکار ملے گا
جس شخص کے آئینہِ فطرت پہ نہیں گرد
خم خانہِ حیدر کا وہ مے خوار ملے گا
حیدر کی ولادت کی گھڑی آنے تو دیجے
در آپ کو در سینہِ دیوار ملے گا
پیدائشِ حیدر ہے یا معراج کی شب ہے
مطلوب جہاں طالبِ دیدار ملے گا
نیند آئے گی تلواروں کے سائے میں علی کو
جب نفس کا خالق سا خریدار ملے گا
یہ عشق کی وادی ہے سقیفہ نہیں واعظ
ہر شخص یہاں میثمِ تمار م
آنچه از مجموع بیانات و روایتی که در این زمینه وجود دارد، بدست می آید، این است که این عمل واجب نیست. اما هنگام شنیدن نام مبارک آن حضرت شایسته است که بنوعی احترام نمود. در روایت معروف دعبل خزاعى شاعر اهل بیت (علیهم السلام) آمده است که وقتى قصیده مشهور «مدارس آیات» را خدمت امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) مى خواند، هنگامى که به این بیت رسید: خروج امام لامحالة خارج *** یقوم على اسم الله والبرکات امام (علیه السلام) دست بر سر نهاد و به عنوان احترام
گفت و گوی دعبل نیوز با حجت‌الاسلام سیدمحمدکاظم شمس:تعداد زیاد، آثار درخشان کمکتاب‌سال عاشورا کار موثری برای تشویق مولفین استتشویق ابزارهای گوناگونی دارد که یکی از آنها ابزار حمایتی است و جشنواره‌هایی که برگزار می‌شود از جمله در جایزه کتاب سال عاشورامعرفی آثار از سوی رسانه ها نیز بسیار مهم است و در زمینه اطلاع‌رسانی بسیار ضعیف است. در حالی که باید تازه‌های نشر معرفی شوندیکی از کارهایی که باید انجام شود به جای اینکه عنوان کنیم جوایز در
اول ِ ابتدایِ آغاز استدرِ جنت برای او باز استدر مسیرش ملک به پرواز استهمه ی کارهاش اعجاز استوقت پیکار شیر میدان استاو که همبازی یتیمان است نقطه ی تحت باء بسم اللهشرف لااله الا اللهآسمان پیش قامتش کوتاهدر خیبر برای او پر کاهدشمن از پیش و پس اگر داردذوالفقار علی دو سر دارد دست و بازوی او نمک داردبه همه نیت کمک داردعشق ما ریشه در فدک داردبه ولایت هرآنکه شک داردبرود کعبه را طواف کندو نگاهی بر آن شکاف کند هر زمان فاطمه کنار علیستهر کجا هست،بخت
گِلمان ساخته از تربت بُستانت شد
 
گِلمان ساخته از تربت بُستانت شد
روحمان خلق ز انوار فروزانت شد
عقل می خواست تقابل بکند با عشقت
بی خبر از همه جا آمد و حیرانت شد
مستی از رو به روی مجلس روضه که گذشت
عاقل از مستی جانانه ی مستانت شد
یوسف گمشده پیدا شد و از مصر شبی
به حرم آمد و آواره ی کنعانت شد
قبل از آنی که به میّت بدهد جان عیسی
دست بر سینه نشست ، طفل دبستانت شد
و سلیمان نبی مُلک خودش را بخشید
آمد و کنج حرم نوکر دکّانت شد
شیخِ قاضی ز کرامات تو شد صاحب
گفت و گوی دعبل نیوز با حجت‌الاسلام سیدمحمدکاظم شمس:
تعداد زیاد، آثار درخشان کمکتاب‌سال عاشورا کار موثری برای تشویق مولفین است

تشویق ابزارهای گوناگونی دارد که یکی از آنها ابزار حمایتی است و جشنواره‌هایی که برگزار می‌شود از جمله در جایزه کتاب سال عاشورا
معرفی آثار از سوی رسانه ها نیز بسیار مهم است و در زمینه اطلاع‌رسانی بسیار ضعیف است. در حالی که باید تازه‌های نشر معرفی شوند
یکی از کارهایی که باید انجام شود به جای اینکه عنوان کنیم جوایز
دکتر محمدرضا سنگری عضو هیئت علمی بنیاد دعبل در واکنش به حکایت‌گویی اخیر محمود کریمی در صدا و سیما در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
 
«آنچه در حرم رضوی و حکایت‌گویی آقای محمود کریمی اتفاق افتاد ـ فارغ از دیدگاه‌های موافق و مخالف ـ پرسش‌هایی را پیش روی ما قرار می‌دهد که به ویژه اهالی ذاکرین و مداحین باید به آنها پاسخ دهند.
۱. آیا درست است در جای جای دعا، مداح و ذاکر، دعا را رها کنند و به نوحه‌خوانی و مرثیه و حکایت‌گویی بپردازند؟ آیا استفاده از
 
 
ساعت هشت،آلبوم ، یک عکس دیدم از روزگاری نه چندان دوردور تا دور خانه با لبخند عطر نان می رسد ز پای تنورمادرم ظهر اربعین ها راروضه ای خانگی به پا می کردآش نذریِ روضه اش هرسالهمه ی کوچه را صدا می کردروضه خوان اهل دل، ولی خستهشعر دعبل برایمان می خواندتوی این مجلس بدون ریا همه ی خاطرات من جا ماندمادرم توی چای روضه ی خودخاک تربت همیشه دم می کرد چایی اش بوی کربلا می دادچایی اش کار محتشم می کردپای آن دیگی نذری اش با اشکهمه حاجات خود رقم می زدمثل هر
 
▪️کنیه ایشان ابوالحسن است.▪️زاد روز:۱۱ ذی القعده سال ۱۴۸ قمری▪️زادگاه:مدینه▪️مدت امامت:۲۰سال (از سال ۱۸۳ تا ۲۰۳) قمری▪️شهادت:۳۰ صفر سال ۲۰۳ هجری قمری در سن ۵۵ سالگی▪️مدفن:مشهد(ایران)▪️امام على بن موسى الرضا(ع) هشتمین پیشواى شیعیان می باشد.▪️مادر ایشان حضرت نجمه خاتون می باشد.▪️به این منظور که با پدر گرامیشان امام موسی کاظم(ع) که ابوالحسن اول خوانده می شد، اشتباه نشود، کنیه ی ایشان ابوالحسن ثانی است.▪️همسر امام رضا(ع)سبیکه
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج،کتاب "نفس المهموم" با نام کامل "نَفَسُ المَهْموم فی مُصیبَةِ سیّدنا الحُسَیْن المَظْلوم" اثر مرحوم شیخ عباس قمی(ره) صاحب کتاب مشهور "مفاتیح‌الجنان"، از معتبرترین کتب مقتل و شرح فشرده‌ای از زندگی و مبارزات امام حسین(ع) و به زبان عربی است که از تولد شروع و با قیام توابین، خروج مختار و مرگ یزید پایان می‌پذیرد. نام این کتاب برگرفته از حدیث امام صادق(ع) است که فرمود: «نَفَسُ المَهمومِ لِظُلمِنا تَسبیحٌ وَ هَمُّهُ ل
برنامه ادبی صورت ماه با محوریت بررسی شعر ربیع و شعر نیمایی از شبکه رادیویی رادیوگفتگو پخش شد.
رضا بیات مدیر موسسه ادب‌پژوهی شیعه در این برنامه گفت: در حال حاضر دینی که در کشور ما ترویج می‌شود با ذات و اصالت دین تفاوت جدی و معناداری دارد. پیامبر (ص) می‌فرمایند: شادی مومن در چهره او نمایان است و غمش در دل اوست. اما ما کاملا عکس این موضوع زندگی می‌کنیم. شعرای معمول، خلاق به لحاظ معنی پردازی در سطح جامعه و فرهنگ ساز در جامعه نیستند.
در ادامه محمد
 
اخلاق و کردار امام رضا علیه السلامابراهیم بن عباس مى گوید: من هرگز ندیدم حضرت رضا(ع) به کسى ظلم کند یا سخن کسى را قطع نماید یا حاجت کسى را در صورت قدرت رد کند یا در مجلسى پاهاى خود را دراز کند یا به نشانه بى احترامى نسبت به کسى، تکیه دهد یا بنده‏ هاى خود را ناسزا گوید یا آب دهان خود را بیرون بریزد یا صدایش را به قهقهه بلند کند؛ بلکه خنده آن حضرت تبسّم بود.
وقتى براى آن حضرت سفره مى ‏انداختند، تمام بندگان و خدمتگزاران خود، حتى دربانان و چوپانها
استاد سازگار ـ ولادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع)
امشب شب نزول تمام ملایک است
باور کنید بخت، به کام ملایک است
هم کوثـر ولایـت و هم بادۀ بهشت
پیوسته بحربحر به جام ملایک است
بــارد بـرات عفــو الهـی ز آسمـان
صبح قیامت است، قیام ملایک است
بر هـر ملک کـه می‌نگرد از چهارسو
چشمش به ماه روی امام ملایک است
امشب ز صدهزار شب قدر، بهتر است
قنداقـۀ حسین بـه دسـت پیمبر است
****
ملک وسیـع حـق، یـم عفو عنایت است
لبریــز، آسمــان ز فـروغ ولایـت است
هر سوره‌ای ک
بزازی:بررسی شغل بزازی یا همان پارچه فروشی در شوش نشان می دهد که ابتدای تشکیل شوش مغازه ای به این شکل وجود نداشته است.مطالعات نشان می دهند که شکل کاسبی در این زمینه مخلوطی از سایر خدمات بود.به طور مثال در مغازه ای که پارچه وجود داشت انواع خواروبار نیز موجود بودند.بنابراین در ابتدا نمی توان فردی را به عنوان بزاز خالص نام برد.
کنگاش من از سایر افراد، دلیل را در این موضوع متمرکز کردند که چون در آن زمان بیشتر مشتری ها از روستاهای اطراف بودند و هر م
دامنۀ امامت
 
7222
 
(7)
 
به قلم دامنه. به نام خدا. با امام هشتم (۷) امام رضا _علیه‌السلام_ سخنان فراوانی دارد که در تاریخ اسلام به ثبت رسیده است. خصوصاً توسط عالم پرهیزگار شیخ صدوق در کتاب «عیون اخبار الرضا» که درباره‌ی زندگانی، دوران و سخنان امام رضاست. خوشبختانه من توفیق داشتم، هفت‌هشت سال پیش، تمام این کتاب گرانسنگ را بخوانم. متنی گیرا و جاذب دارد و شیخ صدوق با فراست آن را تدوین و در ۶۹ باب، تبویب (=باب‌بندی) کرده است. اینک از شرح عیون می‌گذر
۳ دلو ۱۳۹۶ 0 748







ابزارهای هنری، یکی از رساترین، بلیغ‌ترین و کاری‌ترین ابزار
ابلاغ و تبلیغ پیام است. در واقع، هنر نیز یک شیوه بیان و ادا کردن استف
منتها این شیوه بیان از هر شیوه تبیین دیگر، رساتر، دقیق‌تر، نافذتر و
ماندگارتر است.
اگر زبان علمی یا عادی، دارای این ویژگی و بیان مستقیم حقایق است، زبان
هنر نیز این ویژگی را دارا خواهد بود که بیان غیرمستقیم همین حقایق است، با
این تفاوت

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها